تیم دولت به خصوص تیم هستهای، مدعی پیروزی قاطع در میدان دیپلماسی بودهاند و حتی در این میان، ذوق زدگان داخلی از عبارت فتحالفتوح برای توافق ژنو یاد کردهاند اما در این میان، بررسی فنی، حقوقی و سیاسی توافق ژنو، نگرانی هایی را برای مردم ایران به خصوص نخبگان بوجود آورده است که نیاز به تفسیر و تبیین بیشتر از سوی تیم مذاکره کنند را دارد.
به نظر ما یکی از مواردی که توسط بسیاری از رسانههای مورد نقد قرار گرفته است، تفسیر آمریکا یا همان (Fact Sheet) از توافق هستهای است، تفسیری که به نظر میرسد از نانوشتههای توافق ژنو بیرون آمده است و تیم ایران بازهم مدعی است که این برداشت یک طرفه و یک سو است.
"محمد جواد ظریف" وزیر خارجه کشورمان در جمع دانشجویان دانشگاه تهران گفت: "من نمیفهمم چرا برخی میآیند "فکتشیت کاخ سفید" را مبنا قرار میدهند و برخی از سایتهای داخلی که ادعای حزباللهی بودن هم دارند از "دبکای اسرائیلی" که عاملی برای انتشار اطلاعات غلط اسرائیل است نقل قول میکنند اما از وزیرخارجه خودشان نقل قول نمیکنند."
وی تاکید کرد: نباید اجازه دهیم یک سایت اسرائیلی که در راستای منافع اسرائیلی حرکت و دروغ پردازی میکند، اجماع داخلی ما را به هم بزند.[1]
بر اساس گفته صحیح وزیر خارجه، میبایست نظرات و اظهارات مقامات ایرانی در صدر تحلیلها قرار بگیرد و تمامی نخبگان باید به سخنان فرزندان انقلاب اعتماد کافی داشته باشند.
از همین رو، تحلیلی درباره سخنان تیم هستهای خواهیم داشت و بعد از آن به گوشهای از توافق ژنو اشاره خواهیم کرد.
"سید عباس عراقچی" معاون امور حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه و عضو تیم مذاکره کننده هستهای شنبه شب در نشستی، در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما، به تشریح مذاکرات ژنو 3 و توافق صورت گرفته، پرداخت. وی در این برنامه به مسئلهای اشاره کرد که حاکی از توافقی میان ایران و آمریکا بود، عراقچی درباره Fact Sheet گفت: "قرار بود آمریکاییها پس از مذاکرات بیانیه جداگانهای صادر و ارقام توافق شده را در آن ذکرکنند اما آمریکاییها از زاویه دید خود شروع به تحریم و ارزیابی کردند که این اقدام مورد انتقاد برخی از رسانههای آمریکایی نیز قرار گرفت."
وی افزود: این بیانیه هیچ ارزشی نسبت به توافق ندارد، به جز دو، سه موردی که ارقام را مشخص میکند و آنچه ملاک است سند مورد توافق است که در پایان نشست ژنو 3 صادر و در اختیار رسانهها قرار گرفت.[2]
عراقچی با این اظهارات، تفسیر آمریکایی از توافق ژنو را تکذیب نکرد و اعلام کرد توافق همان متن چهار صفحهای است که در قالب عمل مشترک منتشر شده است و تنها به ذکر این مسئله بسنده کرد که رسانههای آمریکایی از این مسئله انتقاد کردهاند.
از سوی دیگر، در کنار اظهارات کلی و بعضا مبهم عراقچی، وزیر خارجه کشورمان در جلسه با نمایندگان مجلس، برگی از تفسیر آمریکایی را برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی، تبیین کرد که سبب ابهام و نگرانی بیشتر نخبگان شده است.
در توافق ژنوف به هیچ وجه سخنی از عدم تولید و یا نصب سانتریفیوژ وجود ندارد، البته می توان نصب سانتریفیوژ جدید را از لابه لای بعضی از توافقهای ژنو تفسیر کرد ولی به هیچ وجه نمیشود عدم تولید سانتریفیوژ را از آن استخراج کرد، مسئلهای که در تفسیر آمریکایی به وضوح از آن صحبت شده است.
به گوشهای از تفسیر آمریکایی از توافق ژنو توجه کنید:
· ایران تعهد کرده است که پیشروی در فعالیت های غنی سازی خود را متوقف کند؛
· سانتریفوژهای جدید از هیچ مدلی نصب نکند؛
· از سانتریفوژهای نسل جدید برای غنی سازی استفاده نکند؛
· نیمی از سانتریفوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم دستگاه های نصب شده در فردو را غیرفعال نگه دارد، به طوری که امکان استفاده از آنها برای غنی سازی وجود نداشته باشد؛
· ساخت سانتریفوژ را فقط برای جایگزین کردن دستگاه های آسیب دیده ادامه دهد؛
· از این رو ایران طی شش ماه آینده قادر نخواهد بود به ذخایر اورانیوم غنی شده خود بیفزاید؛
· تاسیسات غنی سازی جدید نسازد[3].
حال به سخنان ظریف در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی توجه کنید: البته تولید سانتریفیوژ جدید هم در طول 6 ماه آینده وجود ندارد، قرار است توانمندیها حفظ شود اما تعداد سانتریفیوژها افزایش پیدا نکند. ما تولید سانتریفیوژ جدید را محدود به تعدادی که برای جایگزین سانتریفیوژهای خرابشده است، کردیم[4].
اگر مفاد سند ژنو را ملاحظه فرمائید، به وضوح پیداست که این توافق یا تعهد ایران، در میان تعهداتی نیست که سند مذکور برای ایران در گام اول مقرر کرده است. اما به عکس، این مطلب در تیتر سوم صفحه 2 سند کاخ سفید بیان شده است.
در هر حال، سند امریکا و روایت این کشور از نوع تعهداتی که ایران در قبال کسب امتیازهای مربوط به صنعت خودرو، آزادسازی تدریجی چند میلیارد دلار پولهای بلوکه شده ایران و تعلیق تحریمهای بیمه و پتروشیمی به دست آورده است، همچنان محل ابهام است و ارزیابی صحت و سقم آن، بیش از پیش نیازمند واکاوی و بررسی است.
چگونه حق غنی سازی ایران در توافق ژنو به رسمیت شناخته شده است؟
یکی دیگر از مسائلی که شاید بیشترین انتقاد و حتی تشویق را از آن خود کرده است، عبارت به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران در توافق ژنو بعد از 10 سال است.
به نظر میرسد کمی بیشتر باید روی متن توافق ژنو تمرکز کنیم و معنای حق غنی سازی را از لا به لای آن استخراج کنیم؛ برای بررسی متن سند به پاراگراف اول توجه کنید:
[1]- قسمتی از مقدمه توافق ژنو
This comprehensive solution would enable Iran to fully enjoy its right to nuclear energy for peaceful purposes under the relevant articles of the NPT in conformity with its obligations therein.
ترجمه: "این راه حل جامع، ایران را قادر میسازد تا بهطور کامل از حقوق خود در بهرهگیری از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود."[5]
آنچه در اینجا امده است، مشروط کردن حق غنی سازی ایران به آینده است (would enable)، به نظر میرسد معنای این عبارت یعنی به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران بعد از انجام گامهای اعتماد ساز، به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر و حتی در 6 ماه ابتدایی حق غنی سازی ندارد و زمانی میتواند به غنی سازی بپردازد که گامهای اعتماد ساز خود را در راه حل جامع، با موفقیت طی کند.
حال به قسمت نهایی توافق ژنو توجه کنید:
Following successful implementation of the final step of the comprehensive solution for its full duration, the Iranian nuclear program will be treated in the same manner as that of any non-nuclear weapon state party to the NPT.
ترجمه: "به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هستهای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد."[6]
در انتهای متن نیز به دقت اعلام میشود که به دنبال موفقیت در گام نهایی، ایران به مانند دیگر اعضای ان پی تی، حق استفاده از برنامه هستهای را دارد، بنابراین ایران در طول مدت گامهای سه گانه، حق غنیسازی ندارد و زمانی این حق به رسمیت شناخته میشود که طرف مقابل قبول کند هر سه گام را با موفقیت پشت سر گذاشته است.
نکته دیگری که در این میان حائز اهمیت است، ابهام در نوع غنی سازی است و مشخص نیست که غرب با غنی سازی اورانیوم ایران موافقت میکند یا خیر!
پذیرفتن بندهایی از پروتکل الحاقی بدون پذیرفتن اصل پروتکل
یکی دیگر از مواردی که نیاز به تبیین بیشتر است، قسمتی از تعهدات طرف ایرانی است که در متن توافق، با واژه Enhanced monitoring به معنای افزایش نظارت یا نظارت افزایش یافته است که دارای نکات قابل توجهی است.
به عبارت انگلیسی توجه کنید:
Provision of specified information to the IAEA, including information on Iran's plans for nuclear facilities, a description of each building on each nuclear site, a description of the scale of operations for each location engaged in specified nuclear activities, information on uranium mines and mills, and information on source material. This information would be provided within three months of the adoption of these measures.
ترجمه: " ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شامل اطلاعات در خصوص طرح های تاسیسات هستهای ایران، توصیف ساختمانها در هر یک از سایتهای هستهای، توصیفی از سطح عملیاتی که در هریک از اماکن که به فعالیتهای هستهای مشخص اشتغال دارند، اطلاعات در خصوص معادن، تخلیص و اطلاعات در خصوص منابع اولیه.[7]"
Daily IAEA inspector access when inspectors are not present for the purpose of Design Information Verification, Interim Inventory Verification, Physical Inventory Verification, and unannounced inspections, for the purpose of access to off line surveillance records, at Fordow and Natanz.
ترجمه:"دسترسی روزانه بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به فردو و نطنز با هدف بررسی فایلهای ضبط شده دوربینها در مواقعی که آنها برای بازرسی دورهای موسوم به DIV ،IIV ،PIV و بازرسیهای سرزده در سایت حضور ندارند."[8]
IAEA inspector managed access to:
centrifuge assembly workshops;
centrifuge rotor production workshops and storage facilities ;and
uranium mines and mills.
ترجمه: "دسترسی هدایت شده بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به:
کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ
کارگاههای تولید روتورسانتریفیوژ و محلهای نگهداری،
و معادن اورانیوم و تخلیص اورانیوم"[9]
جمع بندی
در مجموع معتقدیم آنچه در قسمت افزایش نظارت آمده است، اگرچه به اسم پروتکل الحاقی نیست، لکن بندهایی از پروتکل الحاقی است که توسط تیم هستهای به عنوان توافق ژنو پذیرفته شده است، در واقع قسمتهایی از پروتکل الحاقی بدون اینکه اصل پروتکل به تصویب مجلس برسد، پذیرفته شده است و مسؤولان هستهای باید مواظب باشند در خلال اطلاعات رد و بدل شده، اطلاعات دانشمندان هستهای برای طرف غربی فاش نشود تا دوباره شاهد ترورهای هوشمند داشمندان و متخصصان هستهای باشیم.